• وبلاگ : همراز
  • يادداشت : وقتي دستام خالي باشه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 29 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سکوت کن اي يار؛ که زبانهاي عشق خشکيده است. سکوت کن که سلام اشارتيست به آن سوي قصه رفتن. به ياد عشق نياور؛ که بازديدن تو دليل وسوسه هاي غريب من باشد. سکوت کن که سلام تو راز عشق مرا درون سينه ام دوباره دفن خواهد کرد. سکوت کن که در اين روزهاي تنهايي درون چشم من و تو جز شکايت نيست. سکوت کن که نفسها يخ بسته است و عشق بار دگر راهي سفر است. مگر چقدر زمان تا سپيده خواهد بود که لرزش تن من در عبور دستان زيبايت محو خواهد ماند؟ مگر چقدر به امکان وهم شب باقيست که باغ سبز نگاهت در آستان ستايش از اين وجود مهيا جوانه خواهد داد؟ مگر چقدر به پايان اين گذر باقيست؟ سکوت کن اي يار که نوازشت، تلخ ترين سرود است. سرود تلخي صبح که با تولد آن تمامي زيبايي اين چشم پر گناه تو را، به روي پيکر من جاودانه خواهد ساخت. سکوت کن اي يار که سلام اشارتيست به آن سوي قصه رفتن و خون نماد غريبانه ايست در رگها . جوابي نيست؟ ... به جز گسستن يا پيوند دوباره؟ گسستن يا پيوندي که تا ابد باشد.